خطرات جدی عدم همزیستی جمعیت شهری با حیوانات اهلی
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۷۴۵۵۴
ایسنا/البرز یک دامپزشک معتقد است با توجه به اینکه بخش زیادی از جمعیت ایران در محیط شهری زندگی میکنند؛ ارتباطات بیولوژیکی کافی با برخی گونههای جانوری اهلی را ندارند به همین دلیل این کمبود همزیستی سالم، به مرور باعث کاهش میانگین آمادگی سیستمایمنی شهروندان نسبت به خیلی از پاتوژنهای مشترک با حیوانات خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، دکتر سعید یزدانینیا در یادداشتی با اشاره به اینکه محرومیت شهروندان ایرانی از همزیستی با حیواناتخانگی سالم و متعارف، امنیتزیستی شهرنشینان را با خطرات جدی در آینده روبرو خواهد کرد؛ نوشت:
در ابتدای امر باید گفت که موضوع منافع بیولوژیکی و امنیتزیستی حاصل از همزیستی شهرنشینان با حیوانات خانگی صاحبدار، متعارف و سالم؛ با معضل حیوانات بدون سرپرست در سطح شهرها، کاملا متفاوت بوده و نباید معضلات ناشی از ازدیاد و حضور برخی حیوانات مثل سگهای بدونسرپرست در سطح کلانشهرها را به حیوانات خانگی سالم و صاحبدار تعمیم داد.
واضح است که با توجه به مدلهای شهرسازی، عمرانی و حملونقل در اکثر کلانشهرهای ایران، امکان حضور و تردد برخی حیوانات بدونصاحب و مشخصا سگهای بدونسرپرست وجود ندارد. از طرفی اندازه و ویژگیهای آناتومیکی و رفتارشناسی سگهای بدونسرپرست، بهنحوی نیست تا بتواند در داخل بافت شهرهای بزرگ نقش مستقل و یا حتی نقش اکولوژیکی موثری در تنظیم جمعیتی دیگر گونههای پذیرفته شده در اکوسیستمهای شهری مانند گربهسانان و دیگر گونههای کنترل کنندهی آفات شهری مانند پرندگان داشته باشد. معمولا حضور دائم و کنترل نشدهی سگهای بدونسرپرست در داخل بافت شهرها، تعادل جمعیتی گونههای دارای نقش اکولوژیکی و آفتزدا مثل گربهها را هم برهم میزند که متعاقب آن حضور گستردهی جوندگان بعنوان خطرناکترین گونهی انتقالدهندهی بیماری در جوامع شهری اتفاق میافتد. از طرفی کنترل جمعیتی و تولیدمثلی گربهها هم نیازمند وجود روندهای طبیعی مانند دیدن، شنیدن و بوییدن و حس کردنِ حضور یک دشمنطبیعی به نام سگ در یک منطقه است.
بنابراین تنها راهحل فعلی برای حضور سگسانان بهعنوان حلقهای حساس و تنظیمکننده در زنجیرهی تعادل جمعیتی و اکولوژیکی گونههای آزاد در اکوسیستمشهری، حضور کنترلشده و بهداشتی سگهای خانگی تحت قوانین بهداشتی و اجتماعی کارآمد است. سگهایی که با مراقبتهای بهداشتی صاحبانشان مانند واکسیناسیونهای سالانه، برنامههای ضدانگلی فصلی و معاینات دورهای توسط دامپزشکان، خطری را متوجه جوامع انسانی نمیکند.
نحوهی کنترل و برنامهریزی برای این دو دسته از حیوانات ( حیوانات صاحبدار و سالم و حیوانات بدون سرپرست ) به لحاظ منافع امنیتزیستی مشترک، دو رویکرد کاملا متفاوت و مجزا را میطلبد که در مورد حیوانات بدونسرپرست باید در هر شهر یا منطقه طبق اطلاعات و شرایط جغرافیایی، زیستمحیطی، تنوعزیستی و مسائل اجتماعی آن منطقه برنامهریزی شود. در بسیاری از شهرهای ایران فاصلهی اندکی بین محیطزیست انسانی و اکوسیستمهای طبیعی و حیاتوحش وجود دارد و گسیل دادن این تعداد از سگهای بدونسرپرست و پرسهزن از مناطق تحت پایش انسان به سمت حیاتوحش، خسارات چندین برابری را متوجه اکوسیستمهای طبیعی و امنیتزیستی حیاتوحش کشورمان میکند. پدیدهای که در سالهای اخیر بخاطر رویکردهای نهچندان علمی و اجرای ناقص برنامههای ساماندهی حیوانات بیسرپرست، آسیبهای جدی را متوجه اکوسیستمهای طبیعی و حیاتوحش آسیبپذیر ایران کرده است. بنابراین تهیه و ابلاغ یک دستورالعمل واحد در مورد نحوهی کنترل حیوانات بدونسرپرست برای تمام مناطق و شهرهای کشوری چهارفصل و متنوع مانند ایران، با رویکردهای علمی و نتیجهبخش همخوانی ندارد. همین امر در مورد تعیین ظرفیت گونهای و جمعیتی حیوانات خانگی و صاحبدار و نحوهی مدیریت بهداشتی آنها در شهرهای مختلف کشور نیز صدق میکند.
و اما در خصوص حیواناتخانگی سالم در جوامع شهری باید اشاره کرد که در حال حاضر حدود ۸۰ درصد از جمعیت فعلی ایران در محیطهای شهری و بعضا محیطهای صنعتی و نسبتا ایزوله زندگی میکنند و ارتباطات بیولوژیکی کافی با برخی گونههای جانوری اهلی را ندارند و هرساله نیز مهاجرت افراد از مناطق طبیعی به محیطهای شهری و صنعتی بیشتر میشود. این کمبود همزیستی سالم، به مرور باعث کاهش میانگین آمادگی سیستمایمنی شهروندان نسبت به خیلی از پاتوژنهای مشترک با حیوانات خواهد شد.
بعلاوه این موضوع در آینده زنگ خطری برای امنیتزیستی ملی در برابر بیماریهای نوپدید و بازپدید نیز به شمار میرود و در صورت استمرار این وضعیت به زودی شاهد کاهش آستانهی تحمل و خاطرهی سیستمایمنی شهروندان و متعاقب آن، کاهش واکنشهای ایمونولوژیک لازم در برابر بسیاری از میکروبها و پاتوژنهای محیطی خواهیم بود. حتی دور از انتظار نخواهد بود که در صورت ادامهی این روندِ معیوب، مقاومت ایمنی جمعی و ایمنی متقاطع نسبت به بار میکروبی مجاز در مواد غذایی با منشا حیوانی نیز کاهش یابد.
برای درک این موضوع ابتدا باید به موضوع تکامل همزمان سیستم ایمنی بدن ما انسانها با طبیعت و بهویژه برخی گونههای اهلی شده در طول تاریخِ حداقل ۱۵ هزارسالهی همزیستی انسان با حیوانات اهلی توجه نمود.
همانطور که میدانیم حدود چندین هزار سال است که انسان خردمند بدلیل منافع امنیت فیزیکی و غذایی، برخی از گونههای جانوری مستعد در طبیعت را اهلی نموده و از آن نگهداری میکند و از این رو مسئولیت حفظ این گونههای ارزشمند منطقا و اخلاقا به عهدهی ماست. در این خصوص اجداد ما ایرانیها و بهخصوص اجداد زاگرسنشینان با اهلی کردن قوچ و بز وحشی، به نوعی طلایهدار این انقلاب بزرگ در تمدنِ انسانِ متمدن و غیرشکارچی نیز بودهاند. این همزیستی چندین هزار ساله موجب شده تا سیستم ایمنی بدن ما انسانها در اثر ارتباط مستمر با این دسته از حیوانات و پاتوژنهای آنها، هر ساله بهروزرسانی شود و به عبارت دیگر هزاران سال است که ما برای زندگی در محیطزیستمان و ایجاد مقاومت و آمادگی ایمونولوژیک در برابر انواع میکروارگانیسمهای محیطی و مشترک، از وجود و حضور این حیوانات بعنوان واکسنهای بیولوژیکی و طبیعی بهره بردهایم و عملا نسلِ مقاومِ بشرِ امروزی نسبت به خیلی از پاتوژنهای مشترک، مرهون آن همزیستی چندین هزارساله است.
البته که هر تطابق ایمونولوژیکی بین دو یا چند گونه جاندار با یک میکروارگانیسم نوپدید یا بازپدید، تلفات و خسارات خود را بههمراه دارد. همین موضوع برای ویروس کرونا که از سه سال پیش جهان را با مشکلات زیادی مواجه کرده نیز صادق است و تا زمانی که بین سیستمایمنی بدن ما انسانها و شایعترین ویروس حاصل از جهشهای ژنومیِ این پاتوژن در آینده، تعادل یا توافقِهمزیستی صورت نگیرد، این تلفات و خسارات با نوسانات دورهای ادامه خواهد داشت. در حقیقت کمپانیهای بزرگ واکسنسازی سعی دارند تا در کنار بقیهی اهداف واکسیناسیون جمعی؛ زمان و خسارات جانی موردنیاز برای تطابق سیستمایمنی انسانها با کروناویروس جدید را کاهش دهند که البته مستلزم گذر زمان قابل توجهی نیز هست. بخصوص که در حال حاضر این ویروس توانایی انکوباسیون در برخی از گونههای جانوری در طبیعت را نیز کسب کرده و متاسفانه مخازن طبیعی ویروس نیز شکل گرفته است و همین موضوع استراتژی جهانی کنترل و مهار ویروس را از ریشهکنی به همزیستی تغییر داده است. شاید مثال ملموستر در این مورد، نسلهای اولیهی باکتری اِشریشیاکُلای ( E.coli ) باشد که زمانی حتی تعداد بسیار اندکی از سویههای حاد آن برای بسیاری از گونههای جانوری و انسان، کشنده و تهدید جدی به حساب میآمد، ولی امروزه تداوم نسل بشر و خیلی از گونههای جانوری بدون وجود این باکتری و زیرسویههای همزیستشدهی آن با جانداران و دیگر گونههای میکروبی موجود در دستگاه گوارشی آنها، تقریبا غیرممکن خواهد بود. هرچند که در حال حاضر نیز اگر این باکتری بطور منفرد و بدون حضور دیگر گونههای باکتری ( فلور میکروبی ) در دستگاه گوارشمان حضور داشته باشد، میتواند توانایی عفونتزایی و کشندگی خود را تا حدودی حفظ کند و این امر شاهد دیگری بر لزوم همزیستی و تطابق بین گونهای حتی در دنیای میکروبی است.
در هرحال همهی این پاتوژنهای مفید و مضر ( از نظر منافع بیولوژیکی ما انسانها )، هزاران سال است که بین بدن انسان و خیلی از گونههای اهلی شده بخصوص سگسانان، گربهسانان، جوندگان، پرندگان و نشخوارکنندگان در حال گردش، تطابق و بهروزرسانی ایمونولوژیکی میزبانهای خود هستند و قطع این ارتباط و زنجیرهی حیاتی، ابدا به نفع آیندهی نوع انسان و حتی حیوانات مذکور نیست.
بخصوص انسانی که بعد از دوران انقلاب صنعتی و تغییر شیوهی زندگی اجتماعی و شهری، ارتباطات بسیار کمتری با حیوانات متنوع و اهلی بهعنوان واسطههای تقویتکننده و بهروزکنندهی سیستم ایمنی در برابر میکروارگانیسمهای مشترک و رایج پیدا کرده است.
برهم زدن این تعادلزیستی و توافقِ همزیستیِ هزاران ساله و مسالمتآمیز بین سیستمایمنی نسل انسانها، حیوانات اهلی و میکروارگانیسمهای مشترک بین آنها؛ که در نتیجهی متحمل شدنِ تلفات جانی بسیار سنگین جوامع انسانی و جمعیت جانوری در طول تاریخ بهدست آمده، امری غیرعلمی و غیرمنطقی است.
در حال حاضر عمدهی شهروندان ایرانی این نوع از ارتباط بیولوژیکی و بهروزرسانیِ سیستمایمنی بدن خود را بیشتر از طریق مصرف محصولات لبنی برقرار میکنند که مشخصا این ایمنیِ نسبی، عمدتا درخصوص پاتوژنهای مشترک با نشخوارکنندگان صدق میکند. هرچند که در سالهای اخیر سرانه مصرف محصولات لبنی در ایران با کاهش چشمگیری نیز روبرو بوده است. البته اگر حتی سرانهی مصرف شیر و محصولات لبنی به شکل استاندارد جهانی پیش میرفت، باز هم برای ایجاد ایمنی متقاطع نسبت به دیگر پاتوژنهای قابل انکوباسیون در گونههایی مانند سگسانان، گربهسانان، جوندگان و پرندگان کافی نبود.
بهطور کلی برای ایجاد آمادگی نسبی سیستمایمنی بدن شهروندان، نیاز داریم تا حداقل تا بهشکل دورهای با دوز پایینتر از دوز عفونیزای پاتوژنهای مشترک و حتی غیرمشترک حیوانات اهلی تماس داشته باشیم، و این امر صرفا از طریق همزیستی با حیوانات سالم، واکسینه شده و تحت کنترل بهداشتی در محیطهای شهری میسر میشود. حیواناتی که امروزه عمدتا در زمرهی حیوانات خانگی قرار میگیرند که حداقل آن میزان از پاتوژنهای مورد نیاز ما و محیطزیست شهرهای دور از طبیعت را فراهم میکنند.
بنابراین قطع زنجیرهی ارتباط بیولوژیک شهروندانی که بیش از یک نسل از محیطهای طبیعی فاصله گرفتهاند و زندگی کاملا شهری دارند، مطلقا به نفع آمادگی سیستم ایمنی بدن شهروندان نسبت به بیماریهای مشترک فعلی و بیماریهای نوپدید یا بازپدید در آینده
نیست.
عمیقا امیدوارم که تمام نهادهای مربوطه قبل از اتخاذ هر تصمیمی در مورد مسائل زیستی در سطح ملی، تمامی سازوکارهای طبیعت و اجزای زیستی آن را لحاظ نمایند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی گونه های جانوری سگ های بدون سرپرست سیستم ایمنی بدن حیوانات خانگی ی سیستم ایمنی دیگر گونه حیوانات بدون حیوانات اهلی امنیت زیستی ما انسان ها حال حاضر ی شهروندان ی حیوانات حیات وحش ی کنترل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۷۴۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ارتقای شاخصهای ایمنی صادرات در شرکت پایانههای نفتی ایران
مدیرعامل شرکت پایانههای نفتی ایران با بیان اینکه صادرات ایمن و پایدار میعانات گازی ضامن تولید گاز کشور است، گفت: باید با همه توان شاخصهای مرتبط با حوزه ایمنی صادرات را ارتقا بخشیم.
به گزارش شانا بهنقل از شرکت پایانههای نفتی ایران، عباس غریبی در بازدید از سایت ۲ پایانه میعانات گاز پارس جنوبی در منطقه کنگان با اشاره به توان متخصصان داخلی بیان کرد: به همت متخصصان این شرکت سیستم تلهمتری گوی شناور شماره ۴ پایانه میعانات گازی پارس جنوبی (منطقه کنگان) تعمیر و عملیاتی شد.
وی با بیان اینکه وظیفه ۱۰۰درصد صادرات میعانات گازی تولیدی در منطقه پارس جنوبی بهعهده شرکت پایانههای نفتی ایران است، افزود: باید با روزآمدکردن تجهیزات و نیز تعمیر، بازسازی و ایمنسازی فرایند بارگیری و صادرات، در مسیر ارتقای شاخصهای ایمنی گام برداریم.
مدیرعامل شرکت پایانههای نفتی ایران با اشاره به تلاش شبانهروزی متخصصان در این شرکت افزود: متخصصان شرکت پایانههای نفتی ایران با تلاش و همت روزافزون خود موفق شدند مشکلهای سیستم تلهمتری گوی شناور را که نقش مهمی در ایمنسازی فرایند بارگیری میعانات گازی به کشتیها دارند رفع کنند و در سرویس عملیاتی قرار بدهند.
غریبی با بیان اینکه هماکنون سیستم تلهمتری گوی شناور سایت ۲ پایانه میعانات گاز پارس جنوبی در منطقه کنگان عملیاتی شده است، گفت: اطلاعات مربوط به وضع شیرهای کنترلی منتهی به این گوی شناور بهصورت برخط در اتاق کنترل ساحل قابل مشاهده بوده و در صورت بروز مشکل در فرایند بارگیری این سیستم میتواند ضمن توقف خودکار بارگیری، از بروز هرگونه حادثهای که به خسارت منجر شود، جلوگیری کند.